طبیبان بر سر بالین من آهسته میگفتند که امشب تا سحر این عاشق دلخسته میمیرد
ز هر جا بگذرد تابوت من غوغا به پا خیزد چه سنگین میرود این مرده از بس آرزو دارد
بگذار عشق خاصیت تو باشد
نه
رابطه خاص تو با کسی
کل دنیا را هم که داشته باشی ، باز هم دلت میخواهد بعضی وقتها ...فقط بعضی وقت ها... برای یک لحظه هم که شده ، تمام دنیای یک نفر باشی
\
اینقدر از تنهایی نترس تو تنهایی وارد
این دنیا شدی!!!
خسته ام ......خوابم می آید.....دوست دارم آرام بخوابم مثل ماهی گلی توی حوضمان که چند روزی است روی آب خوابیده است
خسته ام......خسته
کاش حروف فارسی 30تا بود و (غ و م) را نداشت
دوست داشتن های زوری را میشود تحمل کرد ولی زخم زبانهای آشنا را هرگز
خدایا تنهاییم را با هیچ چیزی عوض نمیکنم الی تو
خریداری بگو بفروشم
آخر برایم مقدس است ارزشش بالاست مثل خودت
صفحه قبل 1 صفحه بعد
.: Weblog Themes By LoxBlog :.